تربیت فرزند از منظر نهج البلاغه (۱)
یکی از مهم ترین دغدغه های خانواده ها برای فرزندآوری، بحث تربیت است
یکی از مهم ترین دغدغه های خانواده ها برای فرزندآوری، بحث تربیت است. كم نشنیده ایم كه زن و مردهایی می گویند: «در دنیای كنونی چطور می توان كودك را از گزند این همه انحراف و آسیب دور نگه داشت»؟
والدین زیادی هستند كه در مسیر تربیتی شان دچار شك و ندانستن ها شده و در بهترین حالت دست به دامن روانشناسی می شوند؛ روانشناسی ای كه همه مان می دانیم خاستگاهش تمدن غرب است و هنوز به آن شكل كه باید بومی نشده كه با پیچیدگی های متفاوت و عرف و شرع ما مردمان مسلمان جور در بیاید. درعین حال غافلیم از منابع پرباری كه در دسترس مان هست و بی اعتنا از كنارشان می گذریم. اگر توصیه های روانشناسی و تربیتی معاصر غربی را یك پیشنهاد برای تربیت بدانیم، باید قبول كنیم كه بسیاری از این پیشنهادها و راهكارها هنوز نتیجه شان روشن نیست اما ما توصیه نامه ها و فرامینی دینی برای تربیت خود و فرزندانمان در دسترس داریم كه نتیجه اش مشخص است.
نهج البلاغه حضرت علی(ع) سرشار از نكات تربیتی است؛ یعنی بیش از هرچیز دیگر، راهكارهای تربیتی ارائه می كند و برای كسی كه می خواهد تربیت شود و تربیت كند بهترین و روشنگرترین منبع است. در میان نامه ها، خطبه ها و حكمت ها، نامه 31 نهج البلاغه كه خطاب به امام حسن(ع) نوشته شده یكی از برترین اسناد تربیتی است. كافی است بخوانیم و كمی دقت كنیم. بحث و تحلیل نكته به نكته آن در فرصت كم ما نمی گنجند اما در ادامه چند نكته بیان خواهیم كرد كه در تربیت كودك و نوجوان بسیار اصولی، مهم و راهگشاست.
تو پاره تن منی
حضرت در ابتدای نامه و پیش از شروع هر نوع توصیه و سفارشی به ایجاد رابطه عاطفی با فرزند خود می پردازند؛ «و دیدم كه تو پاره تن منی و بلكه بیشتر از آنی، تو برایم همه روح و جانی… .» فرزندان ما در هر سن و سالی و در هر موقعیتی، قبل از هر چیز نیاز دارند كه بدانند و بشنوند كه ما دوست شان داریم و چقدر بی هیچ قید و شرطی برایمان ارزشمندند. كلید طلایی تربیت، محبت است. بسیاری از پدر و مادرها می گویند: «من از صبح تا شب برای آسایش و آرامش كی دارم می دوم؟ خودش باید بدونه چقدر دوستش دارم و برام مهمه». بسیاری از نوجوانان هم هستند كه در جلسات مشاوره عنوان می كنند: «منو دوست ندارن». علاوه بر محبت عملی، فرزندان نیاز به محبت كلامی هم دارند؛ بگویید و سیرابشان كنید. قبل از آنكه نصیحت، توصیه یا حتی تنبیه را شروع كنید، او باید بداند و بشنود كه دوستش دارید.
و قلب جوان همچون زمین خالی است
خیلی قبل از آنكه روانشناسان بخواهند به اهمیت دوره جوانی و خصوصیات این دوره پی ببرند، حضرت در این نامه به این نكات اشاره كرده اند: «و قلب جوان همچون زمین خالی، سرشار از قابلیت و پذیرش است… و من پیش از آنكه دلت سفت و سخت شود و بذر دیگری را بپذیرد، به كشت ادب در وجودت همت گماشتم». روشن است كه حضرت معتقدند تربیت را نباید به تعویق انداخت. صحبت ایشان درباره آماده بودن زمین دل نوجوان و جوان آنقدر واضح است كه نیاز به هیچ توضیحی ندارد، تنها باید توجه داشت كه ایشان نیز ذكر می كنند كه اگر ما به تربیت فرزندمان در كودكی و نوجوانی همت نكنیم و بذر ادب را در دلش نكاریم، كسانی پیدا می شوند كه به خواست و طبق منافع خودشان به تربیت او دست خواهند زد. بنابراین قبل از آنكه مدرسه، همسالان، گروه دوستان، وسایل ارتباط جمعی، شبكه های اجتماعی، ماهواره و اینترنت دست به تربیتی از جنسی كه قبولش نداریم بزنند، باید تربیت كردن و كشت یك محصول پربار را در این زمین مستعد شروع كنیم.
منبع:http://www.beytoote.com/baby/tuition/teen4-training.html?m=1