اصول برنامه ریزی
اصول برنامه ریزی
همراهان محترم، قبل از اینکه گام سوم را خدمت شما عارض شوم، مقدمه ای را ذکر میکنم که خالی از لطف نیست. کسی که اراده کرد تا در زندگی طلبگی و دوران سربازی امام زمان عج،از روزمرگی های دلسرد کننده خلاص شود و شیرینی زندگی هدفمند و طلبگی با برنامه را بچشد،گام اول که اراده و خواستن بوده راپشت سرگذاشته.
در گام دوم باید تلاش کند .آن هم تلاش روشمند.
حالا تلاش روشمند چیست؟؟؟
در اینجا بحث ما مربوط به روشمند کردن تلاش است. اساسا تفاوت مدلی که اینجا مطرح میشود با سایر روشها همین نحوه ی روشمند کردن تلاش است.
اولین حرکت در روشمند کردن تلاش برنامه ریزی است.
طلبه ای که برنامه ریزی ندارد هیچ بهره ای از موفقیت نخواهد برد.فرق طلبه با برنامه و بی برنامه در این است که طلبه با برنامه اوست که بر زمان سوار است. اوست که زمان را مدیریت میکند.اما طلبه بی برنامه اسیر زمان است.زمان هرطور که خواست او را بدنبال خود میکشد.تا لنگ ظهر خواب است.چشم برهم زدنی میبیند شب شد و هیچ کار نکرده و به روز مرگی افتاده است.
امیدواریم شما مصداق حرف ما نباشید. اما اگر با خواندن این جمله آه کشیدید و خود را مصداق آن یافتید بدانید که نویسنده ی این سطور هم روزی مثل شما بوده و با روشی که در ادامه خواهد آمد بکلی آن دوران تاریک را از صفحه زندگی محو کرده است.
با این مقدمه مهمترین نقطه ی عطف در روشمند کردن تلاش و قدم در مسیر موفقیت را بیان میکنم
◈❖••❖••❖💠❖••❖••❖◈
گام دوم:تلاش روشمند
گام دوم:
بعد از اینکه طلبه اراده کرد که وضع خود را از روزمرگی عبور دهد و با قدم گذاشتن در مسیر موفقیت روزهای آتی خود را با برنامه ریزی بگذراند و حلاوت و شیرینی استفاده صحیح از وقت را بیاموزد،بعد از اینکه به معنای واقعی و از صمیم قلب به مرحله ی"خواستن رسید بدان معنی است که گام اوّل برای تغییر دادن شرایط را برداشته است.
در گام دوّم کسی که اینچنین اراده ای کرده است باید تلاش کند.
مشکل اینجاست که همه خیال میکنند برای موفقیت تلاش کافی است.فکر میکنند همینکه اراده کردند و با اراده تلاش کردند دیگر کار تمام است.فکر میکنند چون تلاش میکنند لزوما باید موفق هم بشوند.استدلال هم میکنند که لیس للانسان الّا ماسعی.همه ی اینها در جای خود درست است.
اما دوستان نکته ی بسیار کلیدی که خیلی ها از آن غافل هستند و کمتر کتابی و کمتر مشاوری به آن اشاره میکند این است که تلاش لازم است.اما تلاش به تنهایی کافی نیست.
برای موفقیت صرف تلاش کافی نیست.بلکه باید” تلاش روشمند” داشت.
فرق تلاش روشمند با تلاش بطور مطلق را دریک مثال واضح بیان میکنیم.
در مسابقات المپیک در رشته ی دو میدانی ماده ای وجود دارد بنام دو بامانع که دوندگان باید مسافتی را که موانعی در آن قرار داده شده طی کنند و موانع را با موفقیت پشت سربگذارند.
یک دونده سر را بالا میگیرد.شرایط را رصد میکند و بر اساس شرایط شروع به دویدن میکند.او که سر بالا و با چشم باز و اشراف بر پیرامون خود می دود، چه بسا در بخشی از مسیر سرعت را کم کند و بخشی سرعت را زیاد کند.او همه ی این کارها را میکند.چون وصول به هدف را در گرو این میبیند که تلاشی هدفمند و روشمند داشته باشد.چه بسا روشمندی تلاش ایجاب کند که گاهی سرعت را کم کند که بتواند از موانع با موفقیت عبور کند و گاهی سرعت را زیاد کند.
در مقابل دونده ای را تصور کنید که از همان ابتدا همه ی همّ و غمش را بگذارد روی تلاش فراوان و با سرعت هر چه تمام تر دویدن.سر را پایین می اندازد و فقط میدود.
دوستان تصور شما از نتیجه ی این مسابقه چیست؟بنظر شما کدام یک میتواند به موفقیت برسد؟
اگر به صرف تلاش باشد دونده ی دوم که با سرعت تمام در صدد طی مسیر است مسلما تلاش بیشتری کرده است.اما واقعیت این است که این دونده نه تنها به موفقیت نمیرسد،بلکه چه بسا تلاش غیر روشمندش باعث شود که در اثر برخورد باموانع تعادل خود را از دست به دهد و نه تنها به هدف نرسد بلکه قربانی راه هدفش شود.
در مقابل دونده ای که سربالا و با چشم باز تلاشش را روشمند و هدفمند کرد درمقام احتمال از شانس بسیار بیشتری برای کسب موفقیت برخوردار است.اگر چه او در مواقعی از مسابقه کمتر دوید.کندتر دوید.کمتر تلاش کرد.اما چون تلاش او روشمند بود و موفقیت و وصول به هدف مرهون این بود که گاهی سرعت را کم و دقت را زیاد کند از اینرو چون تلاشش روشمند بود به موفقیت هم نزدیکتر شد.
داستان خیلی از ماطلبه ها داستان همین دوندهاست.گاه که تصمیم برتغییر میگیریم صرفا تلاش را کلید موفقیت میدانیم.باید دانست تلاش لازم است.اما کافی نیست.
تلاش روشمند است که موفقیت ما را تضمین میکند.
این واقعیتی است که رعایت نکردنش باعث شده بسیاری از ما طلبه ها پس از مدتی تلاش غیرروشمند سرخورده،خسته و دلسرد شویم.
اینکه تلاش چگونه روشمند میشود انشااالله موضوع پست های بعد خواهد بود.
خلاصه:
گام اول در مسیر موفقیت:اراده و خواستن
گام دوم:تلاش روشمند
◈❖••❖••❖💠❖••❖••❖◈
گام اول= اراده برای تغییر وضع موجود
گام اول:
اولین گام برای حرکت بسوی موفقیت “اراده است".تا کسی اراده نکند،تا کسی نخواهد،تا کسی نپذیرد که تا نخواهد چیزی عوض نمیشود و باید خواست تا کاری بشود،آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
خیلی ها زبانشان میگوید میخواهیم خوب درس بخوانیم.ولی عملشان نمیگوید.
طلبه ای که تفریح و سرگرمی را به درس خواندن ترجیح میدهد یعنی نمیخواهد.طلبه ای که سریال شبانه اش اگر ده دقیقه اش را از دست بدهد صد آه میکشد و یکساعت به تلویزیون میچسبد یعنی نمیخواهد.طلبه ای که خیلی کارهای غیر علمی او روی روال است، گردش و گعده های اضافی و چیزهای دیگرش سرجا هست ،اما مطالعه و درس خواندنش باری به هرجهتی،یعنی نمیخواهد.
اگر از این دسته هستیم اول باید اراده کنیم یعنی بخواهیم.
این درس اول موفقیت است.
ریشه ی مشکل بسیاری از طلاب و محصلین همینجاست:نمیخواهند…
اگر اینجا هستیم تا واقعا تغییری محسوس داشته باشیم گام اول را دست برداریم.یعنی بخواهیم.
خواستن یعنی درس مقدم بر تلویزیون.درس مقدم بر تلگرام.درس مقدم بر اتلاف وقت به کارهای بیهوده.
خواستن یعنی من،کتابهایم،کلاسهایم،خواندن ونوشتن و مباحثه کردنم.
و بقیه کارهای ضروری شخصی مثل خواب و خوراک و کارهای ضروری خانوادگی،یعنی با خانواده بودن.
پس گام اول= اراده برای تغییر وضع موجود
◈❖••❖••❖💠❖••❖••❖◈
انتظار بیجا…
حجت الاسلام فاطمی نیا:
کسی که اعتقاد دارد دیگران باید مشکلاتش را حل کنند
همانند کسـی است که برای گذر از رودخانه منتظر است تا آب آن خشک شود…!