گام سوم: برنامه ریزی
گام سوم: برنامه ریزی
شايد مكرر اتفاق افتاده كه قلم و كاغذ برداشتيد و اين مطالب را روي كاغذ نوشته ايد:
بعنوان مثال
۵ بیداری
۵_۶ نماز صبح و نیایش
۶_۷:۳۰ صبحانه و آماده شدن برای حوزه
۷:۳۰_۸ مطالعه درس فلان
۸_۹ کلاس فلان
۹_۱۰:۵مباحثه فلان
۱۰:۱۵_۱۱ مطالعه درس فلان
۱۱_۱۲ کلاس فلان
۱۲_۱ مباحثه فلان
.
.
.
.
دوستان عزيز اين ها برنامه ريزي نيست كه بارها شما انجام داده ايد.اسم اينها خيال بافي است.خيال بافي هايي كه هيچگاه عملي نميشوند و همواره شما در حسرت عملي شدن اينها باقي ميمانيد و خيال ميكنيد كه عيب از بي ارادگي شماست در حاليكه اصلا برنامه ريزي راهش اين نيست.برنامه ریزی روش دارد.حساب و كتاب دارد.نه تنها طلاب.بلكه تمامي دانش آموزان،دبيرستاني ها،دانشجويان همه و همه بارها اين روش را براي برنامه ريزي انتخاب كرده اند و هيچيك هم به نتيجه نرسيده اند.بايد اعتراف کرد كه اين ره سر از نا كجا آباد در مي آورد.برنامه ريزي بايد بر اساس واقعيتها انجام شود نه بر اساس آمال و آرزوها و خيال بافي ها و توهمات.
مدلي كه در ادامه به خوانندگان محترم براي برنامه ريزي ارائه خواهد شد تماما حاصل تجربه است و واقعا هر جا كسي اندكي همت كرد با اين روش به بهترين شكل ممكن به نتيجه رسيد و بعید است در کتابها و کلاسهای متداول مشاوره و برنامه ریزی یافت شود.
🔸اصول در برنامه ریزی
اصل اول:(تنها و تنها خودتان هستید که میتوانید بهترین برنامه رابرای خودتان بنویسید)
هركس فقط خودش ميتواند براي خودش برنامه ريزي كند. برنامه ريزي كار هيچكس حتي بهترين مشاورها نيست.هرچند مشاور در طراحي آن ميتواند به شما كمك كند.اما از آنجاييكه مشاور خصوصيات شما را بطور مطلوب در حدي كه بتوان با ان براي فرد برنامه ريزي كرد نميداند، مسلما همانطور كه ميتواند مشاور خوبي در نوشتن برنامه ي شما باشد،نميتواند برنامه نويس خوبي براي شما باشد.مثلا مشاور نميداند كه كشش بدني شما چقدر است.لذا نميتواند براي شما برنامه ريزي كند كه مثلا روزي 12 ساعت كار علمي داشته باشيد.يا نميتواند براي شما تعيين كند شما يك ساعت به ظهر فلان درس را براي فلان مدت مطالعه كن.چرا كه اصلا ممكن است در آن ساعت ذهن شما آمادگي يادگيري درسهايي از آن قبيل را نداشته باشد.اينها صرفا مثال است و با قاطعیت میتوان گفت که فقط خود شماييد كه ميتوانيد با در نظر گرفتن تواناييها و واقعيتهايي كه از توان و اراده ي خود ميدانيد براي خود برنامه ريزي كنيد.مشاور فقط ميتواند در گوشه اي و در جزيي از كار شما را ياري كند و الا عمده ي كار به دست خودتان است.
اصل دوم(واقع بینی نه ایده آل گرایی)
برنامه بايد بر اساس توان و اراده ي افراد نوشته شود نه بر اساس تخيلات و ايده آل هايي كه شما در ذهن داريد.بله همه دوست دارند روزي 16 ساعت كار علمي داشته باشند.اما مسلما همه نميتوانند اين را عملي كنند.اگر كسي ميداند در روز مثلا بيش از 4 ساعت اهل مطالعه نيست و بخاطر ايده آل هايي كه در ذهن دارد آمد و 8 ساعت در برنامه گذاشت با اين توجيه كه از اين به بعد حتما اجر ا ميكنم اين برنامه خيلي عمر كند يك هفته است و شايد يك روز هم اجرايي نشود و نهايتا سر از سطل آشغال در مي آورد.
هميشه بخاطر داشته باشيم برنامه اي اميد عملي شدنش هست كه واقع بينانه نوشته شود.برنامه ی آرمان گرایانه همانگونه که نوشتنش آرمان گرایانه بوده ،اجرایی شدنش هم بیش از یک آرمان نیست.برنامه ی واقع بینانه است که واقع بینانه نوشته میشود و به واقعیت هم میرسد و اجرا میشود.
◈❖••❖••❖💠❖••❖••❖◈