چشمهایی که نمی گریند
🌷 داستان کوتاه
✅ چشمهایی که نمی گریند
یک شب وارد مسجد کوفه شدم. جوانی را دیدم که با پروردگار خود مشغول راز و نیاز است. سر به سجده گذاشته و مناجات می کند. به سوي او رفتم. دیدم امام سجاد (علیهالسلام) است.
صبح که شد، به خدمتش رسیدم و گفتم: یابن رسول الله! با این مقام و موقعیتی که شما داري، باز هم خود را به رنج و زحمت می اندازي؟
به محض شنیدن این جمله، اشک از دیدگان ایشان فرو ریخت و فرمود: ای یوسف بن اسباط! از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه وآله وسلم) نقل شده که همه چشمها روز قیامت گریان است مگر چهار چشم:
1. چشمی که از ترس (عذاب) خدا بگرید.
2. چشمی که در راه خدا از بین برود.
3. چشمی که از نگاه #حرام خود داري کند.
4. چشمی که شب زنده دار باشد.
هنگام سجده بندگان، خداوند به فرشتگانش افتخار می کند و می فرماید: به این بنده من نگاه کنید. روحش نزد من است و بدنش در #اطاعت از دستورات من است. ببینید چگونه از خواب کناره گرفته و از ترس عذاب، مرا صدا می زند و آرزو دارد رحمتم شامل حالش گردد. گواه باشید که او را بخشیدم.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 6 ص 118
🌹 🌹