مثل یک خادم
26 فروردین 1396 توسط ط.جمالی
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
yon.ir/dZE4q
🔴مثل یک خادم
آخر هرماه روضه خوانى داشت؛ توى زیرزمین خانهاش، که حسینیه بود. معمولاً هرکس مىآمد روزه بود. آخر جلسه نماز جماعت بود و افطارى. هر دفعه یک گوسفند #نذر مىکرد؛ براى فقرا، آنهایى که مىشناخت.
شش بعدازظهر، مراسم شروع مىشد. اما دوستان نزدیک، از ساعت سه مىآمدند. حسینیه قبل از سه آماده بود. نمىگذاشت کسى دست به چیزى بزند؛ خودش پاچههایش را بالا مىزد و مثل یک #خادم کار مىکرد. تو و بیرون حیاط را مىشست و آب و جارو مىکرد. جلسه که شروع مىشد، خودش را خیلى نشان نمىداد. تا موقع #نماز_جماعت، جلو نمىآمد.