دیدم کلاه برای اون واجب تره!
20 مهر 1402 توسط ط.جمالی
خاطره ای از شهید :
🌷 مادر بهش گفت: ابراهیم، سرما اذیتت نمیکنه؟
گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست.
هوا خیلی سرد بود، ولی نمیخواست ما را توی خرج بیندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود!
گفتم: کلاهت کو؟ گفت: اگه بگم، دعوام نمیکنی؟
گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟
گفت: یکی از بچههای مدرسهمون با دمپایی میاد، امروز سرما خورده بود. دیدم کلاه برای اون واجب تره.
📚 شهید #ابراهیم_امیرعباسی
🌹 🌹