🔴دلیل دردها و تنهاماندن حضرت زهرا(س)
🔴دلیل دردها و تنهاماندن حضرت زهرا(س) چه بود؟!
💠دردهای حضرت زهرا (س) ناشی از درک او بود؛درک او از آینده ای که مردم داشتند برای خودشان می ساختند. او و خانوادۀ گرامیش به این دلیل تنها_مانده بودند که کسی درک آنها را نداشت.
💠 مردم نمیفهمیدند در اثر دفاع نکردن از حق چه نتایج_شومی در انتظارشان است. تازه از شدت گریههای حضرت زهرا(س) هم متعجب میشدند.
استاد_پناهیان
مهمل گویی شگرد و یکی از شیوه های رایج معاندین
🌹❤️🌹❤️🌹❤️ حضرت فاطمه ی زهرا (س) در ضمن بیان اسرار احکام الهی در خطبه ی شریف فدکیّه می فرمایند: « فَفَرَضَ اللهُ الایمانَ تَطهِیراً لَکُم مِنَ الشِّرکِ؛ …وَ طاعَتَنا اهلَ الْبَیْتِ نِظاماً لِلْمِلَّةِ، وَ اِمامَتَنا اَماناً مِنَ الفُرْقَةِ … وَ نَحْنُ حُجَّةُ غَیْبِهِ ؛ وَ وَرَثّةُ انبیائِهِ …»
مهمل گویی شگرد و یکی از شیوه های رایج معاندین و مخالفین نظام جهت شبهه زایی و مظلوم نمایی از منظر امام خامنه ای (مدّ ظله العالی)
ما در زمان ائمه (عليهمالسّلام)، مباحثات زيادى از طرف ائمه و اصحاب ائمه داشتيم؛ در همهى اين مباحثات، جهت جبههى حقّ اين بوده است؛ كه ايمانها را مستحكم و شبههها را برطرف كند، نه اين كه ايجاد شبهه بكند! در دانشگاه بايستى با ايجاد شبهه، مقابله بشود و با شبهه هم مبارزه و كار علمى و قوى انجام گيرد. ما استدلال و حرف محكم و متقن، كم نداريم؛ ما سرمايهى عظيمى از انديشه و فكر در اختيار داريم. البته هيچ معتقد هم نيستم؛ كه بايستى با كسى كه فكر غلطى دارد، برخورد خشن صورت بگيرد؛ اين را هم بدانيد، بههيچوجه!
يكى از چيزهايى كه به پا گرفتن فكر غلط كمك مىكند، برخورد غير فكرى با آن است. بعضيها خوششان مىآيد؛ كه يك حرف بىربط مهملى بزنند، بعد بهجاى اينكه يك نفر بلند شود، در مقابلشان بايستد و بگويد اين حرف شما به اين دلايل، باطل است، يك نفر بلند شود و فحششان بدهد! از خدا مىخواهند! چون تكلّف استدلال، از روى دوششان برداشته مىشود و راحت مىشوند؛ در موضع مظلوميّت و حقّبهجانبى مىگويند: بله، نمىگذارند ما حرف بزنيم! حالا هم مىبينيد؛ كه بعضيها حرف مهملى را مىزنند، هيچكس هم در مقابل، هيچچيز نمىگويد، ولى فوراً داد مىزنند؛ كه آقا، نمىگذارند ما حرف بزنيم! نه آقا، كى نمىگذارد؟ حرفت را بزن؛ كسى كه جلوى حرف را نگرفته است. توجه مىكنيد؟
بيانات امام خامنه ای در ديدار شركتكنندگان در همايش آسيبشناسى انقلاب اسلامی (15/ 12/ 1377) 🌹❤️🌹❤️🌹❤️
ایستگاه_بصیرت_فرهنگی
:
ـــــــــــــــــــــــــــ
🔴👈تحلیل فیلم فروشنده👉🔴
🔴⚠️👈تقریبا روشن بود که فرهادی اسکار دومش را دشت خواهد کرد.
چون از طرفی جامعه هنری صهیونیستی در پی ترمیم چهره حماقت بار ترامپ خواهد بود و در کنار چماقهای او هویج می بخشد ، از طرفی فرهادی دو ایرانی مقیم آمریکا را برای مراسم اسکار معرفی کرد که از شائبههای گوناگون خالی نبود.
🔴⚠️👈 اما چرا فروشنده؟🤔
👈دو اثر اسکارگرفته فرهادی ، در یک نقطه اشتراک دارند؛ ” ایران ، جای_زندگی_نیست."⚠️
این اصلی ترین سخن فرهادی در “جدایی نادر از سیمین” و “فروشنده” است.
🔴⚠️👈 فیلم فروشنده ، با سکانس خرابی خانه آغاز می شود. همه در حال فرار از آپارتمانی قدیمی هستند که به علت گودبرداری غیر اصولی در پشت ساختمان ، در معرض زوال است. “عماد” و “رعنا” پس از آنکه مدتها به دنبال منزلی مناسب می گردند و آن را نمی یابند ، منزل پیشنهادی “بابک” را اختیار می کنند. “بابک” ، همکار و همبازی “عماد” و “رعنا” در تئاتر فروشنده است.
🔴⚠️👈منزلی که بابک اجاره می دهد ، به زنی تعلق دارد که از راه تن_فروشی تامین معاش می کند. ولی شما در تمام فیلم ، نه چهره آن زن را می بینید و نه کمترین تقبیحی درباره آن زن می شنوید. هر چه بد و بیراه است ، نثار مردان هرزه ای می شود که مشتری آن ” تن_فروش” اند.
🔴⚠️👈 در فیلم فرهادی ، همه چیز خراب و ناقص است؛ از دیوارهایی که در بک گراند تصاویر دیده می شود ، تا کاپوت “206″ ای که “عماد” برای فروش گذاشته. “عماد” اما معلمی فرهیخته و با شعور است و رابطه ای گرم با شاگردانش دارد.
🔴⚠️👈 سیر تطور و چرخش عماد از شبی شروع می شود که رعنا در منزل تنهاست. صدای زنگ آیفون می آید و رعنا به خیال آنکه عماد برگشته ، در را باز می کند. اما پس از دقایقی عماد سر می رسد و خانه را خالی و خونبار می یابد. رعنا با سر و رویی زخمی ، از ورود ناشناسی حکایت می کند که به هوای کام_گیری از صاحبخانه_بدکاره به اشتباه آمده بود.⚠️
🔴⚠️👈 از اینجا زندگی عماد و رعنا در کش و قوس می افتد و عماد همه تلاشش را برای یافتن آن مرد هرزه به کار می گیرد. اما این عماد دیگر عماد سابق نیست. شاگردانش را تنبیه می کند و همکارانش را هرزه می انگارد. کم کم می بیند دور و بر او همه همان مرد هرزه پنهان هستند که فرصتی برای بروز هرزگی نیافته اند.عماد ، تنهایی وارد میدان می شود تا آن مرد را بیابد. اما از قوای انتظامی کمک نمی گیرد. چون به آنها هم اعتمادی_نیست.
🔴⚠️👈 پس از پیگیریهای مداوم ، از طریق وانت پیکان به جا مانده از مرد هرزه ، جوانی پیدا می شود که نان باگت جابجا می کند.عماد با لطائف الحیل ، او را به خلوتی می کشاند؛ ولی از قضا پیرمردی سالخورده که پدر خانم اوست به جای او می آید. پیرمردی که از شصت سالگی عبور کرده و مشکل قلبی - تنفسی دارد.القصه مرد هرزه داستان ، همین پیرمرد_مردنی است. عماد اول او را حبس می کند و سپس خانواده او را میخواند.
🔴⚠️👈اینجاست که در فیلم “اصغر” ، برای اولین بار چهره زنی چادری دیده میشود. بله؛ این زن چادری ، پیرزنی فربه و نیایشگر است که قرار است شاهد هرزگی شوهر پیرش باشد!ولی وجدان و عاطفه عماد، مانع از آن می شود که خانواده پیرمرد را از هرزگی او باخبر سازد.نهایتا تسویه حساب این همه فلاکت و بدبختی ای که پیرمرد در زندگی عماد به بار آورده ، ضربه_ای_سیلی_در_خلوت است ؛ که همان ضربه نیز به مرگ پیرمرد می انجامد.
🔴⚠️👈 این است که ایران کشوری لبریز از هرزگان است ؛ که عاقلان آن ، آن را رها کرده اند و مهاجر شده اند!⚠️
🔴👈اسکار برای فروشنده کم است. فرهادی ، نرخ مملکتش را نمی داند!👉🔴
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🔵👇