به خدا توکل کن…
نماز خوب = رفع نقص_مادی_و_معنوی
📕 آیا احساس میکنی مشکلاتت خیلی زیاد و طاقت فرسا شده؟
⭕️خدایا مگر من چکار کردهام که اینقدر باید بدبختی بکشم؟!
اولین_اقدام برای رفع نقص_مادی_و_معنوی
💠 هر موقع در زندگیات نقصی دیدی، نقص مادی و معنوی، نقص روحی و جسمی، به عنوان اولین اقدام، نمازت را بررسی کن؛ شاید در نماز کم میگذاری. البته مؤمن در دنیا مشکل و سختی هم دارد؛ گاهی مریض میشود، گرفتار میشود، تصادف میکند. بالاخره انسان مؤمن با مشکلات درگیر میشود، اما اگر احساس کردی این مشکلات خیلی زیاد و طاقتفرسا شده است یا این مشکلات نباید اینقدر تو را اذیت کند، احتمالاً از نمازت کم گذاشتهای. نمازت را درست کن؛ انشاءالله مشکلات تو برطرف میشود.
💠 در امور معنوی هم همینطور است. مؤمن گاهی دچار هوس گناه میشود، دچار وسوسههای شیطان میشود، مؤمن گاهی دچار خطا میشود. اما اگر دیدی خطاکاریهایت دارد تو را از گردونه خارج میکند، وضع معنویت دارد بد میشود، به حدی که دیگر با خدا ارتباط نداری، اولین کاری که باید بکنی این است که نمازت را درست کنی. به خودت بگو: «معلوم است که من دارم بد نماز میخوانم.»
💠 حتماً دیدهاید بعضیها وقتی گرفتار میشوند، میگویند: «خدایا مگر من چکار کردهام که اینقدر باید بدبختی بکشم؟!» اگر کسی بخواهد این حرف را درست بگوید، باید بگوید: «خدایا مگر من بد نماز میخوانم که اینقدر گرفتار میشوم؟!»
ادامه_دارد…
📚 چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟ / علیرضا پناهیان/ ص34و35
💠شیرینترین نمازی که خواندم؟!
💠شیرینترین نمازی که خواندم؟!
🔸 حجتالاسلام قرائتی میگوید: یك وقتی ما در ستاد نماز نوشتیم آقازادهها، دخترخانمها، شیرینترین نمازی كه خواندید برای ما بنویسید. یك دختر یازده ساله یك نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله ما ریشسفیدها را به تواضع و كرنش واداشت. نوشت كه ستاد اقامه نماز، شیرینترین نمازی كه خواندم این است:
در سفری همراه پدر و مادرم در اتوبوس نشسته بودم و به زمین و آسمان نگاه میکردم، خورشید را دیدم که کمکم غروب میکرد، یادم آمد نماز ظهرم را نخواندهام، به پدرم گفتم: از راننده درخواست کن توقف کند تا نمازم را بخوانم، پدرم گفت: راننده به خاطر نماز یک دختربچه توقف نمیکند و اگر هم توقف کند، ممکن است بعضی از مسافران ناراحت شوند.
گفتم: خودم به راننده میگویم، پدر گفت: گوش نمیدهد. گفتم: به راننده پول بدهیم تا دقایقی توقف کند، پدر گفت: با پول توقف نمیکند، پدر که اصرارم را دید، با تندی گفت:ایکاش نمازت را میخواندی و مزاحم مردم نمیشدی، حالا سر جایت بنشین و بعداً نمازت را قضا کن! به پدرم گفتم: خواهش میکنم امروز به من اجازه دهید خودم تصمیم بگیرم و در کار من دخالت نکنید. پدرم سکوت کرد، بطری آبی را برداشتم و سطلی را هم که زیر صندلی آویزان بود، از صندلی جدا کردم. تصمیم گرفتم با همان آب و در همان سطل وسط اتوبوس وضو بگیرم و نشسته روی صندلی نمازم را بخوانم.
🔸همین که مشغول وضو بودم، شاگرد راننده پرسید: چه کار میکنی؟ ماجرا را توضیح دادم و او همه چیز را به راننده گفت، راننده که از آینه ماشین وضو گرفتن مرا میدید، خوشش آمد و گفت: دخترم من به احترام نماز شما دقایقی توقف میکنم، با خوشحالی از او تشکر کردم و از ماشین پیاده و مشغول نماز شدم، تمام مسافران اتوبوس از کار من تعجب کرده بودند و به یکدیگر نگاه میکردند، برخی هم گفتند: ما هم نماز نخواندیم، آفرین بر این دختر و اراده و عزم او، همین دختر روز قیامت برای ما حجت است، نمازم که تمام شد، دیدم 17 نفر از مسافران به نماز ایستادهاند، این شیرینترین نماز من بود که در بیابان توانستم نماز و یاد خدا را زنده کنم.
🔰منشاء ششگانه گناهان
🔰منشاء ششگانه گناهان
شرح حدیثی از مرحوم آیتالله آقامجتبی تهرانی؛
🔻متن حدیث:
💠 روِيَ عَنِ الصَّادِقِ (عَلَيهِ السَّلَامُ) قَالَ:
إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ سِتٌّ ؛ حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ.[1]
🔻شرح حدیث:
درروايتی از امام صادق(صلوات الله عليه) منقول است كه حضرت فرمودند: سرآمد اموري كه موجب ميشود انسان از فرمان الهي سرپيچي كند و نسبت به خداوند گناه وعصيان كند، شش مورد است. يعني اين شش مورد سرآمد هستند؛ نه اين كه موارد ديگر موجبِ گناه نميشود. اينها غالباً سرآمد هستند. گناهانی كه از انسان سر ميزند، منشأش غالباً يكي از اينها است.
1️⃣ حبّ الدنيا؛
پول دوستي_موجب ميشود كه نه حرام سرش بشود نه حلال. لذا موجب عصيان مي شود. دو نوع گناه داريم كه يكي از آنها ترك واجب است؛ خودِ ترك واجب هم گناه است. پول دوستي منشأ گناه ميشود.
2️⃣ حبّ الرئاسة؛
جاه طلبي، رياست_طلبي. اين هم منشأ گناهان و معاصی دیگر ميشود.
3️⃣ حبّ الطعام؛
«ابن البطن»، یعنی كساني كه به اسارت_شكم ميروند. این هم منشأ گناهان بعدی میشود.
4️⃣ حبّ النساء؛
منظور «ابن الفرج» است. مراد از حبّ النساء ؛ شهوت_جنسي است.
از آن طرف، حبّ الطعام به تعبير ما شهوت بطني و شكم پرستي است، از اين طرف هم شهوت جنسي را مطرح میفرماید كه از اين دو تعبير ميشود به «ابن البطن و الفرج». اينها اسيرند و به اسارت شكم و شهوت جنسيشان درآمدهاند و اين خود منشأ گناه می شود.
5️⃣ حبّ النوم؛
يعني كساني كه خيلي مقيّدند به #خوابيدن. اينها هم به معصيت ميافتند. يك سنخ معاصي هست كه منشأش حبّ نوم و خواب است. صبح نماز صبحش قضا ميشود، براي چه؟ چون ميخواهد بخوابد.
6️⃣ حب الراحة؛
یعنی راحت_طلبي. این هم منشأ یک سنخ از معاصی است.
🔹يك رشته ای وجود دارد كه همه اين شش مورد را به هم پيوسته ميكند و آن «حُبّ» است. «حبّ الدنيا»، «حبّ الرئاسة»، «حبّ الطعام»، «حبّ النساء»، »حبّ النوم»، «حبّ الراحة». همه اینها مثل دانههاي تسبيحی در یک نخ هستند و آن نخ تسبیح،
همین «حبّ دنيا و امور مادّي» است.
لذا همه اینها مربوط به هم هستند. متعلّق به اين عالم_مادّه است كه انسان را به گناه ميكشاند که اگر این نباشد، هيچ وقت گناه سر نميزند و واجب هم ترك نميشود.[2]
[1]. بحارالانوار، ج70 ، ص 60
[2]. يكشنبه: 30 آبان 89؛ 14 ذي الحجّه 1431؛ مسجد جامع بازار تهران