السلام علیک یا اباعبدلله
✅زهد امیرالمؤمنین علیهالسلام
✅زهد امیرالمؤمنین علیهالسلام
آیتالله بهجت قدسسره:
✏️حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام لباس خود را درحالیکه بر بالای منبر نشسته بود، تکان میداد، از امام حسن علیهالسلام علت آن را سؤال کردند، فرمود: پدرم پیراهن دیگری نداشت، همین پیراهن را شسته و پوشیده، لذا تکان میدهد تا خشک شود.
✏️حلوای آن حضرت این بود که خرما را در ماست میزد و میخورد، و خوراکش، نان جو خشک بود، و در تقسیم بیتالمال مانند دیگران بهصورت مساوی بر میداشت.
در محضر بهجت، ج۳، ص۲۹۴
منطق عقلانی_اسلامی امیر مؤمنانو سبک سیاست حسن روحانی
✳️ منطق عقلانی_اسلامی امیر مؤمنان
و سبک سیاست حسن روحانی
امیر مومنان علی علیهالسلام به «حارث همدانی» نوشت:
🔴 بپرهیز از هر عملی که صاحب خود را خشنود سازد اما برای عامه مسلمین ناخوش و زشت آید.
🔵 بپرهیز از هر عملی که در پنهان انجام شود و در آشکار، باعث شرمندگی شود.
🔴 بپرهیز از هر عملی که وقتی از آن بپرسند، صاحب عمل انکار کند یا عذر بخواهد.
دوستی و ولایت امام علی علیهالسلام
🌺 دوستی و ولایت امام علی علیهالسلام در کلام پیامبر صلیالله علیه و آله
💠 پيامبر صلى الله عليه و آله: اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الفَلَجُ وَ الفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ البَرَكَةُ وَ العَفوُ وَ العافيَةُ وَ المُعافاةُ وَ البُشرى وَ النَّصرَةُ وَ الرِّضا وَ القُربُ وَ القَرابَةُ وَ النَّصر وَ الظَّـفَرُ وَ التَّمكينُ وَ السُّروُر وَ المَحَبَّةُ مِنَ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى عَلى مَن اَحَبَّ عَلىَّ بنَ اَبى طالِبٍ عليهالسلام وَ والاهُ وَ ائتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضلِهِ وَ تَوَلَّى الأَوصياءَ مِن بَعدِهِ وَ حَقٌ عَلَىَّ اَن اُدخِلَهُم فى شَفاعَتى وَ حَقٌ عَلى رَبّى اَن يَستَجيبَ لى فيهِم وَ هُم اَتباعى وَ مَن تَبِعَنى فَاِنَّهُ مِنّى؛
💠 آسايش و راحتى، كاميابى و رستگارى و پيروزى، بركت و گذشت و تندرستى و عافيت، بشارت و خرّمى و رضايتمندى، قرب و خويشاوندى، يارى و پيروزى و توانمندى، شادى و محبّت، از سوى خداى متعال، بر كسى باد كه على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولايت او را بپذيرد، به او اقتدا كند، به برترى او اقرار نمايد، و امامانِ پس از او را به ولايت بپذيرد. بر من است كه آنان را در شفاعتم وارد كنم. بر پروردگار من است كه خواسته مرا درباره آنان اجابت كند. آنان پيروان من هستند و هر كه از من پيروى كند، از من است.
📚 بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 27، ص 92