مشکات

من یک سربازم…! سلاح من قلم است…! سلاحم را بر زمین نمی گذارم…!
  • خانه 
  • تفسیر 🌺علم و علما🌺 تربیت نورِ دیده 🌿 همســـرانِ آســـمانے 🌿 احادیث و روایات 
  • تماس  
  • ورود 

روضه در و دیوار… 

11 اسفند 1395 توسط ط.جمالی

 🏴
​

 روضه بیش از این نمیگویم

ولی نجار شهر…

کاش می‌کوبید یک مسمار کوچکتر به در . . 

 نظر دهید »

ابتا یا ابتا

11 اسفند 1395 توسط ط.جمالی

 🏴
​

 نوای امشب اهل زمین و آسمان
بین این دیوار و در شد قتلگاه فاطمه

ابتا یا ابتا

گشته یاری علی تنها گناه فاطمه

ابتا یا ابتا

 نظر دهید »

زهراجان… .!

11 اسفند 1395 توسط ط.جمالی

 
​

زهرا جان…

شرمنده ام که خانه امنی نداشتم

مسمار را ز روی در برنداشتم…

 نظر دهید »

خاک بی زائر...

11 اسفند 1395 توسط ط.جمالی

 ‌

​

خاک بی زائر…
سلام مادر در کنار تو بودن مانند همه چیز را داشتن است…

دلم گرفته است مادر، طاقت از دست دادنت را ندارم. دلگیرم مانند فرزندانت 

نمیدانم زینب الان چه غربتی را نظاره میکند ولی مطمئنم نگران برادرش حسین است.آخر حسین خیلی گریان است مراقب حسن است با گریه های بی امانش از حال نرود چون حسن خیلی مادریست…

امان از دل علی.چگونه جسم شکسته ی تورا بدرقه نزد پدر کند؟ چگونه بچه ها را از سوگ از دست دادنت آرام کند؟

قربان قبر بی شمع و چراغت که مهدی صاحب الزمان بالای مزار تو خون گریه میکند

این روزها همه راجب زخم های تو سخن می گویند،البته خوب حق هم دارند؛جسم نحیفت طاقت آن همه درد را ندارد…

ولی این نوکر سراپا تقصیر تو قصد دارد کمی هم راجب لطافت مادرانه ات سخن بگوید در این روزهای تلخ…

به گیسوان زیبایت قسم مادر که مثل تو را در عالم هستی ندیده ام و نخواهم دید…

زندگی بارها مرا زمین زد،همه رفتند و من با خودم ماندم،تنها کسی که دوباره سراغم را گرفت تو بودی…

دیدی شمع را که سوسو میکند،ای اهل عالم مادر من این روزها حالش بدین گونه است…

به لطف و نگاه تو بسیار خوب اشک می ریزم برای پسرت،به تعبیر دیگر این نوکر تو همان گریه کن سابق است…

شاید در این دوران خاک تو بی زائر باشد،اما به معجر زینب قسم با همین اشک هایم یک روز برایت حرمی از طلا خواهم ساخت…

و اما حرف آخر:می گویند دعای مادر خاک را طلا میکند،پس ای ترنم بهاری زندگانی من که ۱۸بهار را بیشتر ندیدی،برایم دعا کن…حلالم کن…

راستی رفقا ، منظورمان از مادر،همان حضرت مادر بود..

 نظر دهید »

یا_حضرت_مادر

11 اسفند 1395 توسط ط.جمالی

 ‍ 

​
یا_حضرت_مادر
دردسر،بین گذر،چندنفر،یک مادر…

شده هرقافیه ام یک غزل دردآور…
ای که ازکوچه ی شهرپدرت میگذری…

امنیت نیست ازاین کوچه سریع تربگذر…
دیشب ازداغ شما فال گرفتم،آمد:

دوش می آمد و رخساره…نگویم بهتر…
من به هرکوچه خاکی که قدم بگذارم

ناخودآگاه به یادتو می افتم مادر…
آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 42

مشکات

وبلاگ مشکات در راستای اشاعه مکتب محمدی و فرهنگ علوی و فاطمی راه اندازی شده است. امید است بتوانیم قدمی در اعتلای فرهنگ اسلامی در جامعه برداریم. انشاﺀالله

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاق و عرفان
  • اقتصادی
  • بصیرت
  • تاریخی
  • تربیت نور دیده
  • ترفندهای خانه داری
  • تفسیر و قرآن
  • جوان
  • حوزه
  • خانواده
  • دلنوشته
  • روانشناسی
  • سیاسی
  • شهدا
  • طب سنتی
  • عبادت و بندگی
  • عفاف و حجاب
  • عمومی
  • فاطمیه
  • فرهنگی اجتماعی
  • فقاهت
  • مناسبتی
  • مهدویت
  • همسرداری
  • ولایت و امامت
  • پاسخگویی به شبهات
  • پژوهشی،مقالات
  • پیام آفتاب

آمار

  • امروز: 378
  • دیروز: 1227
  • 7 روز قبل: 3432
  • 1 ماه قبل: 14638
  • کل بازدیدها: 459963

رتبه

    بهترین وبلاگ ها

    • فرهنگی
    • نورفشان
    • ندا فلاحت پور
    • صاحل الامر
    • رسانه شو
    • یاری گر شهید ابراهیم هادی
    • نسیم یار
    • مدرسه علمیه امام خمینی (ره)-رباط کریم
    • مصباح
    • معاونت فرهنگی تربیتی مرکز آموزشهای غیرحضوری

    پیوند ها

    • نخلستان

    آرشیوها

    • اردیبهشت 1403 (29)
    • فروردین 1403 (138)
    • اسفند 1402 (371)
    • بهمن 1402 (346)
    • دی 1402 (334)
    • آذر 1402 (350)
    • آبان 1402 (360)
    • مهر 1402 (338)
    • شهریور 1402 (325)
    • مرداد 1402 (287)
    • تیر 1402 (165)
    • خرداد 1402 (277)
    • بیشتر...
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس