تفاوت بنیادین مدیر اسلامی و انقلابی با مدیر غرب گرا
:
⭕️تفاوت بنیادین مدیر اسلامی و انقلابی با مدیر غرب گرا/حاضرند براي جلوگيري از کاهش قيمت، محصولات خود را #نابود کند، اما به #فقرا ندهد.
#علامه_مصباح_یزدی:
🔹در مديريت تنها با علم مديريت روبرو نيستيم، بلکه فلسفه مديريت، نظام مديريت و برنامهريزي نيز از امور مديريتي هستند که غير از علم مديريت است.
🔸علم اقتصاد يک مسئله است و نظام اقتصادي مسئله اي ديگر؛ نظام اقتصادي امري استراتژيک است که در هر نظام فكري متفاوت است؛ و به فرض آن که علم اقتصاد در اسلام و غرب هيچ تفاوتي نداشته باشد، نظام اقتصادي چنين نيست، و #مردم در جامعه اسلامي ارزشها، نيازها و انتظاراتي متفاوت از جامعه غيرديني دارند، و اين مسائل سبب ميشود نظام اقتصادي تفاوت کند و لذا نظام اقتصادي نمي تواند در هر دو، يکي باشد.
🔹در نظام اقتصادي سرمايه داري، تمام هم و غم سرمايهدار #سود است،مديريت آن جامعه هم به گونه اي است که سود بيشتري به دست آيد؛ زيرا مدير نظام سرمايهداري به صورت نانوشته، به #ايدئولوژي_پول_پرستي، معتقد است، و به همين دليل حاضر است در حالي که انسانهاي زيادي از #گرسنگي و #فقر ميميرند، براي جلوگيري از کاهش قيمت، محصولات خود را #نابود کند، اما به #فقرا ندهد.
🔸حتي اگر علم سياست را با تعريف غرب بپذيريم، اما در نظام سياسي #ايدئولوژي_نانوشته_ای وجود دارد که سبب ميشود آمريکا به منظور حفظ سلطه خود در آسياي شرقي، به راحتي سه ميليون نفر را در #ويتنام قتل عام کند؛ يا زماني صدام را بر سر کار بياورد و براي جنگ با ايران اسلامي تجهيز نمايد، و زماني كه تاريخ مصرفش تمام شد خودش در مقابلش بايستد؛ يا داعشي را ايجاد کند که سر دختربچه را جدا ميکند، و نظاير آن.
🔹پس نظام مديريت – و نه علم مديريت – متأثر از #اخلاق و #فرهنگ؛ يعني مبتني بر باورها و ارزشها است و به همين دليل است كه بسياري از کشورها هرچند بيدين هستند، ولي به خاطر برخي فرهنگهاي ملي خود، نظام مديريتي خاص خود دارند. بنابراين حتي اگر تعريف علم مديريت را هم از غرب بپذيريم، باز هم ميتوانيم فرهنگ را در مديريت دخيل بدانيم؛ البته نه در علم مديريت، بلکه در نظام مديريتي، برنامههاي مديريتي، و در تربيت و به کارگيري نيروهاي مديريتي.
🔸يكي از تفاوتهاي #اساسي ميان جامعه ديني و غير ديني در هدفها و انگيزه هاست،هدف از تشکيل يک نهاد سياسي، اقتصادي يا مديريتي در نظام ديني و غير ديني متفاوت است؛ برخي هدف سود و سلطه دارند و برخي در اهداف خود، ارزشهاي انساني و الهي را هم در نظر ميگيرند.
🔹در نظام مديريت اسلامي، بايد همه نهادهاي نظام اسلامي تحت اشراف يك مديريت کلان به هم مرتبط شوند تا همه دستگاه ها اهداف عالي نظام را محقق کنند، و يا دست كم از لطمه زدن به اين اهداف،جلوگيري شود.
🔸در تربيت نيرو براي مديريت نيز افراد بايد به گونه اي تربيت شوند که علاوه بر اهداف مادي مربوط به سازمانهاي مورد نظر، اهدافي مانند #عدالت، ارزشهاي الهي و انساني را نيز براي کل جامعه در نظر داشته باشند.
🔹 متأسفانه عدهاي از #مديران_كشور دل باخته فرهنگ الحادي غرب هستند،حتي زماني يکي از مسئولين عالي رتبه کشور صراحتاً #ليبراليسم را اوج تفکر انساني دانست که بالاتر از آن وجود ندارد! بر اساس اين نگاه است كه ارزشهاي الهي فراموش ميشود، خون صدها هزار شهيد بيارزش تلقي ميشود، و جانبازي اين جوانان پاک ناشي از يک هيجان و جوشش احساسات دانسته ميشود!
🔸افرادي با اين نگاه، طبيعتاً هدفشان نيز تنها رفاه و منافع مادي [این هم برای عده ای خاص و نه مستضعفین] است و مديريتشان نيز مديريتي غربي است؛ چرا که اصلا باور ندارند که ارزشهاي ديني بايد در جامعه حاکم شود. اينجاست که مديريت ديني تفاوتش با مديريت غير ديني مشخص ميشود. چرا که در مديريت اسلامي، ارزشهاي اسلامي ملاحظه ميشود و حتي اگر ارزشهاي اسلامي با برخي از ارزشهاي مادي تضاد پيدا کند، ارزشهاي اسلامي مقدم ميشود؛ اما بر اساس مديريت غربي، تمام هم و غم يك مدير، #منافع_دنيوي و برداشته شدن تحريمهاست، تا شايد اجناس ارزان شود و مردم دوباره به او رأي دهند.[در این زمینه هم توانایی ندارند]
📝بیانات آیت الله #مصباح یزدی در ديدار با اعضاي انجمن مديريت اسلامي حوزه علميه قم
➗↪️ @mesbahyazdi_ir