نحو المحبوب...
نحو المحبوب
🌸 می خواستم 14 صیغه را پشت سرهم صرف کنم: محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین… به یکباره احساس کردم یکی از صیغه ها بیشتر مورد خطاب من است پس مفرد مذکر غایب، مخاطب من شد و من متکلم وحده شدم.
آری! اسم تو اعرف معارف است ولی خیلی ها می خواهند که نکره شود. با این وجود معرفه همیشه در ابتدا قرار می گیرد و نیاز به هیچ مسوغ و مجوزی ندارد. همیشه فاعل صریح هستی و فعلت معلوم؛ مجهول در تو راه ندارد.
🌸ای رکن هستی! تمنی من این است که همیشه مفعول معه تو باشم و همیشه لأجل تو زندگی کنم؛ پس ظرفیت مرا بالا ببر تا فقط متعلق به تو باشم متعلق به مصدر اصلی که ریشه تمام ذوات است می خواهم متعلق به وجود مطلق تو باشم که اگر چه دیده نمی شود ولی همیشه موجود حاضر است.
🌸می خواهم مبنی باشم تا حرکت آخرم همه جا ثابت باشد و تحت تأثیر عوامل مختلف تغییر نکنم. خواست من این است که با معیت تو مبنی بر سکون و آرامش باشم. آرزویم این است که همیشه تابع تو بمانم و در همه حرکات از تو تبعیت کنم و با اعمال مورد رضایت تو مؤکد وجودت باشم.
🌸 دوست داشتم بدل تو باشم ولی رسیدن به جایگاه ابدال تو ممتنع است؛ چراکه آنها در طول زمانها همیشه متوغل در ابهامند و هیچوقت معرفه نمی شوند. آری! بدل نیستم ولی سعی می کنم خودم را به تو معطوف کنم. من هیچوقت از تو اضراب نمی کنم قسم می خورم و قسم خود را با تأکیدهای فراوان همراه می کنم. و بدان همیشه مجرور توام و تو عامل جر من هستی.
ای ضمیر مستتر! کی بارز می شوی؟
🌸ای مستغاث!
کی ندبه های ما را پاسخ می دهی؟ هرچه عالم مشغول عنه تو شده کافی است کی مشغول به تو شویم؟ دیگر از تحذیر خسته شدیم مغری به ما بیا. تمام جهان مملو از تنازع شده ای اسم فاعل عمل کن، همه ما معمولهایت آماده عملیم. زمان حال و استقبال است دیگر زمان گذشته نیست تا عملی صورت نگیرد.
🌸 ای صدرنشین عالم!
کی بر قلوب داخل می شوی و ظن را به یقین محوّل می کنی؟
کی می رسد آن روزی که حرف تنبیه ألا یا اهل العالم تو را بشنویم. آنگاه که جهان را منادای خود کنی و جواب ندایت را بدهیم. آن زمان که اسلام را رفع دهی و پرچم حق را بر فراز کعبه نصب کنی و همه به سوی تو مجرور شوند.
🌸 در آن ظرف زمان قلبهای مؤمنان سکون پیدا می کند. هیچ زائد و شبه زائدی در جهان نخواهد ماند و با نفی جنس ابلیس و توابعش جمله ی شرور محلی از اعراب نخواهد داشت. ظلم حذفش واجب می شود و حق سد مسد آن می گردد. در آن هنگام تو تمام ابهامات را تمییز می دهی همه چیز صریح می شود و نیازی به کنایه ها و استعاره ها و مجازها نخواهیم داشت.
🌸 در آن موقع تمام عالم حال ثابته خواهد داشت و عامل حال فقط تو هستی و رابطهای آن 313 معدود خواهند بود که همیشه درحال نصب هستند. آن وقت فقط تفضیل دیده می شود و عالم متعجب از این تغییر می گردد.
به امید روزی که فاطمیه اسم مکان شود و مهدیه اسم زمان!
و به امید روزی که جهان نحو تو حرکت کند..
۳عامل نجات انسان
◼️امام سجاد علیه السَّلام :
◾️ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن :
کَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِیابهِمْ
وَإشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاِّخِرَتِهِ وَدُنْیاهُ وَطُولُ الْبُکأ عَلی خَطیئَتِهِ
▪️سه چیز موجبِ نجات انسان مؤمن خواهد بود :
۱_ نگهداری زبانش از حرفزدن دربارهی مردم و غیبت آنان
۲_ مشغول شدنش به خویشتن با کارهایی که برای آخرت و دنیایش مفید باشد
۳_ بسیار گریستن بر خطاها و اشتباهاتش
📚 بحار الأنوار ، ج۷۵ ، ص۱۴۰
🌹 🌹
صلوات مخصوص جمعه
صلوات بر محمد و آل محمد در ما بين ظهر و عصر معادل هفتاد ركعت است و كسى كه بگويد بعد از عصر روز جمعه
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّينَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ بَارِكْ عَلَيْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَكَاتِكَ وَ السَّلاَمُ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
خواهد بود براى او مثل ثواب عمل جن و انس در آن روز. …
اگر ده مرتبه و اگر نه هفت مرتبه بخواند افضل است
زيرا كه از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه هر كه
بعد از نماز عصر روز جمعه
پيش از آنكه از جاى نماز خود برخيزد
ده مرتبه اين صلوات را بخواند
صلوات فرستند بر او
ملائكه از اين جمعه تا جمعه آينده
همين ساعت و
و شيخ كلينى در كافى روايت كرده كه چون روز جمعه نماز را ادا كردى بگو
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّينَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ
وَ بَارِكْ عَلَيْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَكَاتِكَ وَ السَّلاَمُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
به درستى كه هر كه اين صلوات را بعد از نماز عصر بخواند بنويسد حق تعالى براى او صد هزار حسنه
و محو فرمايد از او صد هزار سيئه
و برآورد صد هزار حاجت او را
و بلند فرمايد براى او صد هزار درجه
و نيز فرموده كه روايت شده كه هر كه اين صلوات را هفت مرتبه بگويد
خداوند رد كند بر او به عدد هر بنده اى حسنه اى و عملش در آن روز مقبول باشد
و بيايد در روز #قيامت در حالتى كه ما بين ديدگان او نورى باشد
📙مفاتیح اعمال روز وشب جمعه
🌹 🌹
واگویه های انتظار در عصر یخبندان مدرنیته
🖍 واگویه های انتظار در عصر یخبندان مدرنیته
اسبها ناآرام
گوسپندان بی پشم
گاوها بی شیرند
کودکان
-از مرض حصبه و طاعون و وبا
دم به دم می میرند
مردمان، اما، در بستر خواب
غوزه پنبه ز صحرا چینند
کدخدای دهِ پر آفت ما!
عزم بیداری این خواب کنید
قدمی رنجه نمایید و دَمی
پای در آب کنید
و ببینید چه بر رود شده است
در همین چند صباحی که نبودید
گِل آلود شده است
خرمن آذُقه مان،
در مسیر گذر صاعقه ها
دود شده است
کدخدای دهِ پر آفت ما!
بعد از آن روز که از ده رفتید
ملخانند که از خاک و هوا می آیند
دسته دسته، سگ و گرگ است
-که هار
از دِهِ پائین دست
سوی آبادی ما می آیند
پاسبانان به تمسخر گویند
که: نترسید
که: گرگان به چرا می آیند
من ولی می دانم
که به تاراج
به املاک شما می آیند
لشکر ابرهه اند
که سوی بیت خدا می آیند
کدخدای دِهِ آشفته ما!
گفته بودید سفر کوتاه است
غصه ها می گذرند
فرجی در راه است
کاش می دانستم
پس چرا بانگ قدم های شما
در دلِ دشت، دگر خوابیده است؟!
نکند باز ز دست و دل ما
غلطی سر زده و
دلِ پر عاطفه تان رنجیده است؟
تیزبین چشم شما
نکند باز خطایی دیده است؟
کدخدای دِهِ ویرانه ما!
تو که اینجا بودی
کوچه ها خاکی بود
رنگ سالوس نداشت
همه بودیم رعیت، و کسی
نام قابوس نداشت
تخت طاووس نداشت
و مگر یادت نیست
در تمام ده ما هیچ کسی
جز تو فانوس نداشت
ای تو هم چشم و چراغِ دهِ ما!
در نبود تو کنون
«فطرت آباد» دگر کور شده است
برکت از سفره ما دور شده است
آب آن چشمه که در سینه کوه
وقف دِه، کرده بُدی
شور شده است
کدخدایِ دهِ بی رونق ما!
کاشتی؛
ما که نمی دانستیم
دانه را باید: داشت
برگها می گویند
وقت برداشت شده است
باغبان همه آبادی ها!
ما غریبیم
سَرَک یادت هست؟
ما سَرِ سفره تو نان و نمک ها خوردیم
میزبان دلِ ما!
حرمت نان و نمک یادت هست؟
باز این طفل خطایی کرده
پیرِ مکتب خانه!
قصه چوب و فلک یادت هست؟
آب ها پُر رنگ اند
آردها پُر سنگ اند
آسیابان نظیف!
پاک سازی به اَلَک یادت هست؟
چینی فطرت مان
از سر تاقچه افتاد و شکست
ذوالفنون همه کار!
شیوه رفع ترک یادت هست؟
کدخدای دهِ پرغصه ما!
بعد تو هر که دلش می گیرد
روی پَرچین دعا رفته و آواز کند:
کاشکی باز کُلون درِ ما ساز کند
کدخدا آید و دَر باز کند
راز ما بیند و بَس ناز کند
کدخدای دهِ جان بر لبِ ما!
پیرِ ما!
صاحبِ ما!
وقت آن است که از گَرد سفر بازآیید
سهم اربابی تان محفوظ است
ای که در محکمه ات
اشک مظلوم فقط پیروز است
حال مان را بنگر
گُرده هامان زخمی است
پشت مان خم دارد
دل مان غم دارد
و خدا می داند
«فطرت آباد» فقط چون تو یکی
کدخدا کم دارد
شعر از: محسن حسام مظاهری
۲۰ مرداد۵۹ انتخاب شهید رجایی به عنوان نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران
🔴انتخاب شهید رجایی به عنوان نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران
20 مرداد 1359
♦️پس از انتخاب ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری، به دلیل آن که مجلس شورای اسلامی، نامزدهای معرفی شده از طرف او برای احراز پست نخست وزیری را واجد صلاحیت های اسلامی و انقلابی نمی دانست کار اختلاف مجلس با بنی صدر بالا گرفت. در نهایت قرار براین شد که از میان هیئت پنج نفره ای از نمایندگان مجلس، فردی به عنوان نخست وزیر معرفی گردد. از این رو پس از بررسی های طولانی و پس از حذف دو نفر از آنان به دلیل حزبی بودن،نظر هیئت سه نفره به اتفاق آرا بر این قرار گرفت که شهید رجایی شایستگی تصدی مسؤولیت خطیر نخست وزیری را دارد.
♦️در جریان رای اعتماد مجلس که 153 رای موافق اخذ شد، شهید رجایی با سه جمله خود را اینگونه معرفی کرد: من مقلد امام، فرزند مجلس و برادر رییس جمهورم. بنی صدر ابتدا در برابر این انتخاب بنای مخالفت گذاشت ولی وقتی احساس کرد در مقابل مجلس کاری از پیش نخواهد بُرد به ناچار با این پیشنهاد موافقت نمود. اما در هر فرصت ممکن از تضعیف شخصیت شهید رجایی در افکار عمومی با به کارگیری تعابیر و القاب زشت و ناپسند خودداری نمی کرد.
♦️در برابر این جسارت ها و توهین های بنی صدر به عنوان رییس جمهور، شهید رجایی با توجه به حساسیت جو موجود، تمامی این تلخی ها و اهانت ها را در کمال صبر و بردباری و متانت تحمل و در مواقع لزوم با ارایه استدلال های محکم و منطقی به ایرادات مکرر بنی صدر پاسخ می داد.
♦️سرانجام کارشکنی های بنی صدر و اختلاف آفرینی او کار را به جایی رسانید که بنا به توصیه حضرت امام، مجلس شورای اسلامی مسأله عدم کفایت سیاسی او را با توجه به اخباری که دالّ بر مسلّح کردن منافقین توسط او بود به بحث گذاشت و با رای مثبت به آن، بنی صدر از ریاست جمهوری عزل گردید.