تلاش اخلال گران برای شکست نهضت ...
🔴تلاش اخلال گران برای شکست نهضت
♦️امام خمینی (ره):
شما هشیار باشید که بسیاری از این اشخاصی که بین مردم افتادند و تبلیغات سوء می کنند، می خواهند این نهضت ما را به شکست برسانند. شما دوستان، شما برادران من آگاه و بیدار باشید و نگذارید اخلالگران بین شما رخنه کنند.
♦️ اینها بنا دارند که باز مسائل را به سال های قبل برگردانند، اینها عمال اجانب هستند اینها به نظر من می آید که عمال آمریکا هستند و می خواهند که همان مسائل را، همان چپاولگری را، همان سلب آزادی و سلب استقلال را دوباره به ایران برگردانند. اگر شما دوستان و همه اقشار ملت بیدار نباشند، من خوف آن دارم که خدای نخواسته به شکست برگردیم.
📚صحیفه نور جلد ۶ صفحه ۱۴
🇮🇷
سردار عاقبت به خير ...
#داستان_آموزنده
🔆سردار عاقبت به خير
عده اى از مردم كوفه نقل مى كنند:
ما در كاروان زهيربن قين بوديم ، همزمان با بيرون آمدن امام حسين عليه السلام از مكه ، به سوى كوفه حركت كرديم ، از ترس بنى اميه ، نمى خواستيم با كاروان حسين در يك منزل توقف كرده و با امام حسين ملاقات كنيم ، هر وقت كاروان امام حسين حركت مى كرد ما مى ايستاديم و هنگامى كه توقف مى كرد، ما حركت مى كرديم .
از قضا در يكى از منزلگاه ها كاروان امام حسين توقف كرده بود، ما نيز ناچار در آنجا فرود آمديم . در اين ميان نشسته بوديم و غذا مى خورديم ناگهان فرستاده امام حسين وارد شد و سلام كرد و گفت :
زهير! امام حسين تو را مى خواهد.
ما همگى از اين پيشآمد مبهوت شديم و زهير اندكى به فكر فرو رفت ، ناگاه همسرش به زهير گفت :
سبحان الله ! اى زهير! در مقابل دعوت فرزند پيغمبر درنگ مى كنى ؟ چه مى شود كه نزد او بروى و سخنانش را بشنوى و برگردى ؟
زهير پس از سخن شجاعانه همسرش تكانى خورد و برخاست و به خدمت امام حسين رفت ، چيزى نگذشت شاد و خندان برگشت ، به طورى كه صورتش برافروخته شده بود. دستور داد خيمه او را برچينند و اسباب و وسايل او را به سوى كاروان امام حسين ببرند.
سپس به همسرش گفت :
تو را طلاق دادم و مى توانى نزد خويشان خود بروى ، زيرا من دوست ندارم به خاطر من صدمه ببينى و من تصميم دارم فداى امام حسين شوم .
سپس اموال او را به عموزاده اش سپرد تا به خويشان وى تحويل دهد. در اين وقت آن بانو اشك ريزان زهير را وداع كرد و گفت :
خداوند به تو خير عنايت كند و تمنا دارم مرا روز قيامت نزد جد حسين عليه السلام ياد كنى .
آنگاه به همراهان گفت :
هر كس مايل است همراه من بيايد وگرنه اينجا آخرين ديدار من با شما است . اما داستانى برايتان بگويم :
به جنگ روميان كه رفته بوديم ، در جنگ دريايى به خواست خدا، ما پيروز شديم و غنائم بسيار به دست ما آمد. سلمان كه با ما بود پرسيد:
آيا از اين غنيمتها كه خداوند نصيبتان كرد خوشنوديد؟
گفتيم : آرى ! البته كه خوشنود هستيم .
گفت :
پس چقدر خوشحال خواهيد بود هنگامى كه سرور جوانان آل محمد - امام حسين - را درك كنيد و در ركابش بجنگيد؟ جهاد در ركاب او مايه سعادت دنيا و آخرت است .
پس از آن با همه وداع كرد و در صف ياران حسين عليه السلام قرار گرفت .
📚بحار: ج 44، ص 371 و 372.
🌹 🌹
خانه را در بهشت خریداری کردم!
🍁
🌼من خانه را در بهشت خریداری کردم!
✍️جدّ ما -آیت الله محمدرضا بخارایی- نقل کردند که به همراهی آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی در نجف از جلوی خرابهای عبور کردیم. ایشان فرمودند: در این خرابه، آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی چند روز با خانواده اقامت داشتند؛
زیرا آقا سیّد ابوالحسن مستاجر بودند و مالک خانه عذر ایشان را خواست و سیّد هم پولی در بساط نداشت تا خانهای اجاره کند. به ناچار در این خرابه اقامت نمود. این خبر به گوش مرجع بزرگ، آقا میرزا محمّدتقی شیرازی رسید و ایشان یکی از شیوخ عرب را خواستند و فرمودند: حیا نمیکنید که شما در راحتی باشید و آقا سیّد ابوالحسن با خانوادهاش در خرابه به سر بَرَد؟!
آن شیخ عرب هم با سرعت خدمت سیّد اصفهانی رسید و لیرهها را جلوی سیّد ریخت و گفت: سیّدنا! مرا عفو کنید که خبر نداشتم؛ تقاضا دارم با این لیرهها خانهای برای خود بخرید. سیّد راضی به خرید خانه نگردید و پس از رفع اضطرار، باقیمانده را بین فقرا تقسیم کرده و فرمودند: من خانه را در بهشت خریداری کردم!
📚سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا
🌹🌹
محك امتحان ...
💥🌱💥🌱💥🌱💥🌱💥🌱💥
#داستان_آموزنده
🔆محك امتحان
ثعلبه انصارى خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت :
اى رسول گرامى ! از خداوند بخواه ثروتى به من عطا نمايد.
حضرت فرمود:
اى ثعلبه ! قانع باش ! مال كمى كه شكر آن را بجا آورى ، بهتر است از ثروت زياد كه نتوانى شكر آن را بجاى آورى .
ثعلبه رفت . چند روز بعد آمد و تقاضاى خود را تكرار كرد.
اين دفعه رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود:
اى ثعلبه ! مگر من الگو و سرمشق تو نيستم ؟ نمى خواهى همانند پيامبر خدا باشى ؟ سوگند به خدا! اگر بخواهم كوه هاى زمين برايم طلا و نقره شده و با من سير كنند، مى توانم ولى به طورى كه مى بينى من به آنچه خداوند مقدر كرده راضى هستم .
ثعلبه رفت و بار ديگر آمد و گفت :
يا رسول الله ! دعا كن ! خداوند ثروتى به من بدهد، حق خدا و فقرا و نزديكان و همه را خواهم داد.
حضرت ديد ثعلبه دست بردار نيست گفت :
خدايا! به ثعلبه ثروتى مرحمت فرما!
بعد از دعاى پيغمبر صلى الله عليه و آله ثعلبه گوسفندى خريد، گوسفند به سرعت رو به افزايش گذاشت تا جايى كه شهر مدينه بر او تنگ شد. ديگر نتوانست در شهر بماند و به كنار مدينه رفت .
ثعلبه قبلا تمام نمازهايش را در مسجد پشت سر پيغمبر صلى الله عليه و آله مى خواند، اما رفته رفته گوسفندانش آن قدر زياد شدند كه نتوانست در نماز جماعت شركت كند و از فضيلت نماز جماعت پيغمبر صلى الله عليه و آله محروم ماند. فقط روزهاى جمعه به مدينه مى آمد و نماز جمعه را پشت سر حضرت مى خواند.
تدريجا گرفتارى دنيا زيادتر شد و روز به روز بر ثروت او افزوده مى گشت ، به طورى كه نتوانست در كنار مدينه نيز بماند.
ناگزير به بيابان دور دست مدينه رفت و فرصت نماز جمعه را هم از دست داد و به طور كلى رابطه اش با مدينه بريده شد.
پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله كسى را فرستاد زكات اموال ثعلبه را بگيرد.
مامور فرمان پيامبر صلى الله عليه و آله را به ثعلبه ابلاغ كرد و از او خواست زكات اموالش را بپردازد. ثعلبه زكات اموالش را نداد و گفت :
اين ، همان جزيه يا شبيه جزيه است كه از يهود و نصارا مى گيرند. مگر ما كافر هستيم ؟
ماءمور برگشت و جريان ثعلبه را به عرض پيامبر صلى الله عليه و آله رساند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
واى بر ثعلبه ! واى بر ثعلبه !
فورا آيه اى نازل شد.(1)
((بعضى از آنان با خدا پيمان بستند، اگر خدا از كرم خود به ما مالى عنايت كند، حتما صدقه و زكات داده از نيكوكاران خواهيم شد، ولى همين كه از لطف خويش به ايشان عطا كرد، بخل ورزيدند و از دين اعراض نمودند. به خاطر اين پيمان شكنى و دروغ گويى نفاق در قلب آنان تا روز قيامت جايگزين شد))(2) ثعلبه نتوانست از عهده آزمايش بر آيد، دنيا را با بدبختى وداع نمود.
📚1-سوره توبه ؛ آيه 75.
2- بحار: ج 22، ص 40
🌹 🌹
صدقه در شب ...
امام صادق سلام الله علیه فرمودند:
إنّ صَدَقَةَ الليلِ تُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ، و تَمحُو الذَّنبَ العَظيمَ، و تُهَوِّنُ الحِسابَ، و صَدَقةَ النَّهارِ تُثمِرُ المالَ، و تَزِيدُ فی العُمرِ.
صدقه در شب، خشم پروردگار را فرو مىنشاند، گناه بزرگ را مىزداید و حسابرسى قیامت را آسان مىسازد و صدقه در روز، مال را ثمربخش مىكند و بر عمر آدمى مىافزاید.
الکافی ج۴ ص٩
مفاتیح الحیاة ص ۵۵۴
🌹 🌹