🔲به فكر علاج بدبختيهاى مردم باشيد مباحثه به تنهائى فايده ندارد!
🔲به فكر علاج بدبختيهاى مردم باشيد مباحثه به تنهائى فايده ندارد!!
🔲براى شما كه جز مساله گفتن تكليفى نداريد؛ خضوع، معنى و مورد ندارد!!
🔵آیت الله العظمی امام خمینی(قدس سره الشریف):
🔷شما نشستهايد تماشا مىكنيد!! آخر شما بايد بيدار شويد، به فكر علاج بدبختيهاى مردم باشيد مباحثه به تنهائى فايده ندارد! مسأله گفتن به تنهائى دردها را دوا نمىكند! در شرايطى كه دارند اسلام را از بين مىبرند، بساط اسلام را به هم مىزنند خاموش ننشينيد.
🔷بيدار شويد و به اين حقائق و واقعيتها توجه كنيد. به مسائل روز توجه كنيد. خودتان را تا اين اندازه مهمل بار نياوريد. شما با اين اهمال كاريها مىخواهيد كه ملائكه اجنحۀ خود را زير پاى شما پهن كنند؟ مگر ملائكه تنبل پرورند؟! … براى شما كه جز مساله گفتن تكليفى نداريد خضوع معنى و مورد ندارد!
🔹ولايت فقيه (امام خمينى)، ص: 145.
____________________
◼️روحیهی تحمل حرف مخالف را بالا ببرید! !
مقصد آسمان است
نمازخوب… (22)
.. ..:چگونه یک نماز خوبخوانیم؟ .
📕 سجده خیلی قشنگ است…
تمرین سجده عشق خدا
💠 اگر بخواهیم نماز در وجود ما تأثیرگذارتر باشد، غیر از رعایت احکام و آداب در کل نماز، قسمتی از نماز که باید آن را با طول دادن و توجه بیشتر اجرا کنیم «سجده» است. سجدۀ طولانی و با توجه، در از بین بردن کبریایی ما و جا انداختن عظمت و کبریایی خدا در دل ما خیلی اثر دارد.
💠 از آنجایی که خدا میدانست چه آثار و برکات فوقالعادهای در سجدۀ نماز وجود دارد و بندگانش در حالت سجده چقدر به او نزدیک هستند، در هر رکعتی دو تا سجده گذاشته است. شما هم از آن ابتدای نماز که «الله اکبر» گفتی، عشقت به آن لحظات سجده باشد. بگو: «جانم! الان یک رکوع میروم، بعد میروم به سجده.» تا از سجدۀ اول بلند شدی، انگار قلبت دارد از قفسۀ سینه بیرون میآید، دلت دارد از جا کنده میشود که خدا صدا میزند: «صبر کن عزیزم، دوباره برو به سجده» از سجده که میخواهی بلند شوی مثل این است که میخواهند نفست را بگیرند. اینقدر سجده را دوست داری!
💠 بعد از سجدۀ دوم، دیگر نمیتوانی بلند شوی. میگویی: «خدایا من نمیخواهم از سجود در خانه تو سر بردارم» خدا میفرماید «دستت را بده به من عزیزم، میدانم تو دیگر نمیتوانی، میدانم دیگر دوست نداری سر از خاک در خانهام برداری، میدانم چقدر سجده را دوست داری. بیا خودم کمکت میکنم» لذا میگویی: «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ؛ به یاری و قوت خداوند بلند میشوم و مینشینم.»
💠 برای همین اثر فوقالعادۀ سجده است که میتوانیم ذکر سجده را سه مرتبه و بیشتر بگوییم. سعی کن سجدههایت را طولانیتر کنی. نگو: «زودتر نماز را تمام کنم تا به فلان کارم برسم!» نگو: «بروم مغازه، دیر شده است؛ الان مشتریها را از دست میدهم!» نگران نباش، سجده را کمی طولانی کن، آن مشتریای که باید حسابی تو را به نوا برساند میآید، دو دقیقه دیرتر میآید؛ همۀ کارها دست خداست. امام صادق(ع) میفرماید: «اگر بندهاى عجله كند و (از درِ خانۀ خدا زود بلند شود) تا به دنبال حاجتش برود، خداوند مىگويد: آيا بندهام نمىداند كه من بايد حوايج را بر آورده کنم؟!»
💠 سجده خیلی قشنگ است. انسان در سجده، نهایت کوچک شدن پیش خدا را تمرین میکند. البته این تمرین از اول در دل غوغا نمیکند، اما وقتی مدتی این کار را قشنگ انجام میدهم، خدا میداند که از عشق و عرفان و این مسائل، در دل من خبری نیست، ولی میبیند که من خودم را نگه داشتهام و میگویم «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» و دوباره میگویم: «سُبْحانَ رَبّیَ الاَعلی وَ بِحَمدِه» دلم میگوید بلند شو دیگر بس است. اما وقتی من یکبار بیشتر بگویم، از یک طرف حال خودم را گرفتهام، از طرف دیگر هم خدا دارد نگاهم میکند. آنوقت خدا به ملائکهاش میفرماید: این بندۀ مرا نگاه کنید. تازهکار است، اما ببینید چگونه از خودش برای من مایه میگذارد. هر کسی یکمقدار وقت بگذارد و کمی به خودش زحمت بدهد، خداوند آنقدر تحویلش میگیرد که تصورش را هم نکرده باشد.
💠 امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «اگر نمازگزار بفهمد هنگام سجده چه رحمتی از جانب خداوند او را در برگرفته، دیگر سر از سجده برنمیدارد.» نقل شده است که گاهی یک سجدۀ امام کاظم(ع) تا به صبح طول میکشید. خدا میداند که اگر اهل تقوا فرصت داشته باشند، درِ خانه خدا چه میکنند.
ادامه_دارد…
📚 چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟ / علیرضا پناهیان/ ص80
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال رسمی استاد_پناهیان
هرچه پیش آیدخیر است…
پادشاهی
وزیری داشت كه هر اتفاقی می افتاد ،می گفت: خیراست!!
روزی دست پادشاه درسنگلاخ ها گیركرد و مجبور شدند انگشتش را قطع كنند،
وزیر در صحنه حاضر بود و گفت:خیر است!
پادشاه از درد به خود می پیچید،
از رفتار وزیر عصبی شد،او را به زندان انداخت،
یک سال بعد
پادشاه كه برای شكار به كوه رفته بود،
در دام قبیله ای گرفتارشد كه
بنا بر اعتقادات خود،هر سال یک نفر را كه دینش با آن ها مختلف بود،سر می بریدند
و لازمه اعدام آن شخص این بود كه بدنش سالم باشد . وقتی دیدند اسیر،یكی از انگشتانش قطع شده، وی را رها كردند .
آنجا بود كه پادشاه به یاد حرف وزیر افتاد كه زمان قطع انگشتش گفته بود:
خیر_است !
پادشاه دستور آزادی وزیر را داد .
وقتی وزیر آزاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنید،گفت:خیر است!
پادشاه گفت:دیگر چرا؟؟؟
وزیر گفت: از این جهت خیراست كه اگر مرا به زندان نینداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم،مرا به جای تو اعدام می كردند…
…در طریقت🤔
هر چه پیش سالك آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل كسی گمراه نیست…